حجاب مصونیت است نه محدودیت

نامه جانسوز و زینب گونه

نامه جانسوز و زینب گونه ی آرزو ولیپور؛ فرزند اولین شهید خطه علویان

(شهید علی ولیپور) به فاطمه بلوری؛ همسر دانشمند شهید مصطفی روشن است:

سلام خواهرم!                                                                                                

چه خوب می شناسمت! چه زیبا با لهجه ی استقامتت آشنایم و چه شیرین لحن ا

ندوه مهربانت را در پس ِ هجوم ابرهای تیره ی تردید می شناسم .

خواهرم؛امروزِ کودکت به دیروزِ من ، دیروزِ مادرم به امروزِ تو گِرهی ابر یشمین خورده است .

انگار همین دیروز بود ؛ گوش کن ؛ می شنوی ؛

 

این گل پرپر از کجا آمده               از سفر کربُبلا آمده

این گل پرپر شده                      هدیه به رهبر شده

این طنین قهرمانانه ی زنی است که در ۲۴ سالگی و در اولین روزهای جنگ باهمسرش

که فرمانده جنگ های نامنظم کوی ذوالفقار آبادان بود عاشقانه ، شجاعانه و متحیرانه وداع کرد.

آن روزها می گفتند : این بانو مگر داغدار عزیزش نیست که اینچنین

می غرد و تکبیر می گوید:« پس کجاست آن اشک های سیل آسای زنانه اش؟! »



ادامه مطلب
[ شنبه 30 دی 1391برچسب:, ] [ 18:16 ] [ کریمیانی ] [ ]


عصر حجر

برگشت گفت: آخه این چیه سرت کردی ، مثل امل ها !!! 

مثل اینکه باورت نشده قرن بیست و یکه و شبیه مردم

عصر  حجر می گردی !!!

گفتم: واقعاْ ؟! عصر حجر یعنی کی ؟!

گفت:چه مي دونم 14 قرن پيش.

 گفتم:چه جالب 14 بيشتره يا16؟  

گفت : چه سوالايي ميكني معلومه 16! 

گفتم:

 پس 16 قرن پيش عصر حجر تره تا 14 قرن پيش  

گفت:معلومه  

گفتم: پس شما با اين حساب بايد دمده تر باشيد كه مثل مردم 16 قرن پيش مي گرديد

اونم چه زماني موقعي كه بهش مي گفتن عصر جاهليت ديگه از اسمش

هم پيداست كه خيلي دمده است...

 ديگه پي اش رو نگرفت گذاشت رفت

افحكم الجاهلية يبغون ومن احسن من الله حكما لقوم يوقنون مائده 50

آيا حكم جاهليت را مي جويند و چه حكمي براي يقين آورندگان از حكم خدا بهتر است ؟

و لا تبرجن تبرج الجاهلية احزاب 33

و به همسرانت بگو خود را چنان زنان جاهل نيارايند

 

[ جمعه 29 دی 1391برچسب:, ] [ 13:16 ] [ کریمیانی ] [ ]


مگه این نقطه مسلمون نداره

مگه این نقطه مسلمون نداره

 

فاطمه فاطمه نیست ، تو راس مى‏ گی
اما یه فرشته مى‏ تونه باشه
اگه عصمتش مثه فاطمه نیست
مى ‏تونه که فاطمه گونه باشه

تو کدوم جغرافیا فرشته رُ
با این اوضاع تو خیابون مى‏ بینى
تو کدوم صفحه‏ ى تاریخ این همه
چهره‏ هاى نیمه عریون مى ‏بینى


آره ما بى‏ هنراى عالمیم
اگه زلفاى پریشون هنره
کسى که مدعیه نجابته
ساده از هویتش نمى‏ گذره


ادامه مطلب
[ چهار شنبه 21 دی 1391برچسب:, ] [ 18:54 ] [ کریمیانی ] [ ]


خنکای بهشت

تو می توانی روسری نصفه نیمه ات را ، هی برداری و دوباره بذاری

 می توانی گاهی بادبزنش کنی

 می توانی مانتوی سفید کوتاه نازک چسبان بپوشی تا گرمت نشود

 می توانی شلواری بپوشی که دمپایش تا صندل ات 20 سانتیمتر فاصله داشته باشد

 می توانی جوراب هم نپوشی

 لاک هم لابد خنک کننده است 

 بستنی هم لیس بزن روی نیمکت پارک



 بوی ادکلنت هم می تواند تا ده متر پشت سرت تعقیبت کند 

 فرض کن اینها بلد نیستند مثل تو باشند  

 فرض کن اینها عادت کرده اند به این پارچه ی سیاه در این گرما

 

 فرض کن گرمشان نمیشود

 فرض کن تو روشنفکری و اینها اُمل

 آخر تو چه می دانی چادر ترنم عطر یاس است در فضای غبار آلود دنیا؟

 آخر تو چه می دانی حجاب خنکا و زیبایی به وجود هر دختر می نشاند؟

 تو می توانی خوش باشی به عرق نکردن در دنیا

 خنکای بهشت گوارایتان ، دختران چاد
ادامه مطلب

[ سه شنبه 13 دی 1391برچسب:, ] [ 21:39 ] [ کریمیانی ] [ ]


پوشش زهرا مگر اینگونه بود؟


 


 

 

در خیابان چهره آرایش مکن / از جوانان سلب آسایش مکن

زلف خود از روسری بیرون مریز /  در مسیر چشم ها افسون مریز 

یاد کن از آتش روز معاد / طره ی گیسو مده بر دست باد 

خواهرم دیگر تو کودک نیستی / فاشتر گویم عروسک نیستی!! 

خواهر من این لباس تنگ چیست ؟؟ / پوشش چسبان رنگارنگ چیست؟ 

 

پوشش زهرا مگر اینگونه بود؟؟!! 
 

خواهرم ، ای دختر ایران زمین /  یک نظر عکس شهیدان راببین!

شیعیان مدیون خون کیستند؟ /  زنده از رقص جنون کیستند؟ 

ای مسلمانان ، فرهنگ عاشورا چه شد؟  /  پرچم خون رنگ عاشورا چه شد ؟

کیست تا اسلام رایاری کند ؟ /  حکم را روی زمین جاری کند؟

[ چهار شنبه 6 دی 1391برچسب:, ] [ 10:7 ] [ کریمیانی ] [ ]